آرشیو یکساله مطالب صفحه ویژه سال بین المللی نجوم

جدول زیر، آرشیو مطالب 365 گانه ای است که در طول سال جهانی نجوم، بصورت روزانه بر روی این صفحه قرار داده شد. مطالب زیر، تماماً توسط انجمن نجوم شفق نگاشته و یا ترجمه گردیده و اقتباس مستقیمی از هیچ منبع فارسی زبان دیگری نیست. برای دسترسی به هر کدام از مطالب دلخواه، ماه مربوطه را یافته و در نوار سمت چپ وبلاگ آن را انتخاب کنید تا لیست مطالب درج شده در ماه مزبور نمایان شده و سپس با توجه به شماره مطلب از میان شان هدف خود را انتخاب کنید.

***

خداحافظ، سال جهانی نجوم

10 دی ماه 1388 (مطلب شماره 365)
با گذشت آخرین روز از سال 2009؛ سال جهانی نجوم، رسماً این هم اندیشی و تکاپوی منجمان حرفه ای و غیرحرفه ای جهان در راستای ترویج هر چه بیشتر و بهتر علم ستاره شناسی مابین عموم به اتمام رسید؛ هر چند این تلاش از سالیان متمادی است که جزو اهداف منجمین آماتور بوده و در آینده نیز همچنان خواهد بود.



گروه نجوم شفق / عکس از احسان سنایی

آنچه در این یک سال از جای جای علم نجوم و صنعت فضا در این صفحه خواندید، تلاش همگانی جمعی از دوستداران آسمان شب بود که همگام با اهداف تعریف شده برای پروژه های عمومی و اختصاصی اتحادیه بین المللی نجوم (IAU)، در طول یک سال و مجموعاً با نگارش و یا ترجمه متون تخصصی ستاره شناسی به طور مستمر از آغازین روز سال نجوم تا پایان آن، ادامه داشت. امید است تا تلاش یکساله انجمن نجوم شفق شهرستان اردکان در این راستا، گامی هر چند کوچک در راه اعتلای دانش عمومی از پدیده های فریبنده و سحرآمیز آسمان شب و شایسته عطش سیری ناپذیر دوستداران آن بوده باشد.
آسمان کویر، همواره جولانگاه ستارگان بی شمار شب؛ و میزبان پندار بلند مردمان رنج دیده اش بوده است. گروه نجوم شفق اردکان، از ابتدا همیشه در تلاش برای حفر نقبی از تاریخ پیوند گسست ناپذیر آسمان و پندار کویریان، به سحرآمیزترین حقایقی بوده که اخیراً به مدد چشمان نوین بشر، از آسمان شب شکار شده اند. فعالیت های این گروه، با گردهمایی جمعی از دانش آموزان علاقه مند شهر آغازیدن گرفت و در طول قریب به 7 سال، از هیچ کوششی در این راستا دریغ نورزید و راه اندازی صفحه ویژه سال بین المللی نجوم از مصادیق این امر خطیر است.
در انتها به عنوان کلام نهایی، فرارسیدن سال نوی میلادی را تبریک گفته و آرزوی موفقیت بی شمار برای تمامی خوانندگان این صفحه تا به امروز را داریم. آرشیو مختصری از مطالب 364 تایی نگارش شده تاکنون، بزودی بر این صفحه قرار خواهد گرفت.

هر کجا هستم باشم؛ آسمان مال من است ...
سهراب سپهری

احسان سنایی

دنباله دار شومیکر-لوی 9

9 دی ماه 1388 (مطلب شماره 364)
دنباله دار D/1993 F2 یا همان شومیکر-لوی 9، تنها دنباله داری است که صحنه برخورد آن به یک سیاره دیده شده است. این دنباله دار، توسط کارولین و یوجین شومیکر؛ و دیوید لوی در 25 مارس 1993 و در حالی که در مدار مشتری بود، کشف گردید. 

تصویر مادون قرمز از برخوردهای زنجیروار قطعات دنباله دار شومیکر-لوی 9 به سیاره مشتری

پس از آنکه دنباله دار یک سال پیش از کشفش یعنی در 1992 به مشتری نزدیک شده بود، بدلیل فشار گرانشی شدید این سیاره به 21 قطعه تقسیم شده بود که بزرگترینشان در حدود 2 تا 3 کیلومتر قطر داشت. این قطعات، در خلال 16 تا 22 ژولای 1994، به درون جو مشتری شیرجه رفتند و با سوختنشان در آنجا، قارچ های سیاه رنگ عظیمی از دود را که حتی از زمین نیز به آسانی دیده می شدند، هزاران کیلومتر بالاتر از سطح ابرهای مخطط مشتری خلق کردند. برخی از این لکه ها حتی از قاره آسیا بزرگتر بودند. این عوارض برای ماه ها در سطح مشتری ماندند و بعدها در تلاطم هراس آور ابرهای وحشی این سیاره فروخورده شدند؛ انگار نه انگار که جسمی به آنها خورده که در صورت برخورد به زمین ممکن بود تمامی حیاتش از میان برود.
علاوه بر هزاران رصدگر و رصدخانه ای که از زمین این صحنه های برخورد را مستقیم تماشا می کردند؛ فضاپیماهایی چون ویجر-2، گالیله، "کاوشگر بین المللی فرابنفش"، اولیس و تلسکوپ فضایی هابل نیز چشمانشان را به مشتری دوخته بودند. 

منبع: David Darling

***

ستاره مرموز بتا-حجار کجاست؟

8 دی ماه 1388 (مطلب شماره 363)
بتا-حجار، ستاره ای نسبتاً نزدیک در صورت فلکی حجار است که توسط حلقه های غباری فراوانی احاطه شده و تقریباً آن ها را از لبه می توان دید. شواهد دال بر وجود این حلقه های غباری برای نخستین بار در سال 1933 توسط ماهواره ستاره شناسی مادون قرمز یا به اختصار IRAS کشف گردید. مواد موجود در این حلقه ها، دمایی در حدود 173- درجه سانتیگراد داشته و تا فاصله حدود 600 واحد نجومی از ستاره امتداد یافته اند. نخستین تصویر از این قرص غباری، در سال 1984 توسط "ریچارد تریل" و "برادفورد اسمیت" با کمک تلسکوپ 2.5 متری رصدخانه لاس کامپاناس که به یک دوربین CCD و یک تاج نگار مجهز بود، تهیه شد. 

نخستین تصویر از بتا-حجار و قرص پیرامونش که از دید ما به پهلو خوابیده است / ستاره به منظور عدم مزاحمت نورش توسط تاج نگار از میان حذف شده است

عقیده بر این بود که این دیسک غباری، قرصی از مواد پیش سیاره ای است که روزگاری منظومه ما نیز از آن تشکیل شده است. با این حال مطمئناً چنین گفته ای صحیح نیست؛ چراکه بتا-حجار یک ستاره رشته اصلی با حدود 20 میلیون سال عمر است. حلقه غبار گرداگرد این ستاره سنی در حدود یکصدهزار سال دارد و بایستی که منبعی آن را بارور کند. هر چند این ساختار بعید به نظر می رسد که زایشگاه سیارات باشد؛ اما احتمال دارد سیاراتی در آن وجود داشته باشند. یکی از پشتوانه های رصدی این ادعا، تشخیص یک شکاف در میان این در فاصله مابین 10 تا 30 واحد نجومی از قرص بوده است. احتمال می رود که چنین شکافی توسط یک سیاره سنگی با جرمی در حدود 5 برابر جرم زمین ایجاد شده باشد که در مداری با شعاع 20 واحد نجومی به گرد ستاره مرکزی می چرخد.
مطالعات طیفی حاکی از آن بود که خطوط طیفی انتقال داده شده به سمت قرمز طیف (مطلب شماره 229)، ردپای سقوط توده ای از دنباله دارها به سمت لایه های فوقانی ستاره است. اگر اینگونه باشد، همین رویداد نیز سازگار با موجودیت یک منظومه سیاره ای است؛ چراکه ممکن است یک یا چند غول گازی مسئول چنین سقوط هایی باشند.
در سال 1996، تلسکوپ فضایی هابل، پیچ و تابی را در فاصله 80 واحد نجومی درون قرص غباری تشخیص داد که بر اساس یک نظریه، دلیل ایجاد آن، تأثیرات گرانشی یک سیاره پرجرم است که با مداری عمود بر قرص در حال چرخش به گرد بتا-حجار است. در ژانویه 1998، شواهدی مبنی بر وجود بی نظمی هایی در فاصله 11 میلیارد کیلومتری قرص نیز دیده شد که ممکن است دلیل ایجاد آن، وجود یک کوتوله قهوه ای (مطلب شماره 52) در مداری به گرد ستاره مرکزی بوده و یا اینکه ستاره ای از نزدیکی بتا-حجار گذشته باشد.  

منبع: David Darling

***

ستارگان لیتیومی چیستند؟

7 دی ماه 1388 (مطلب شماره 362)
یک ستاره لیتیومی، ستاره ای است که مقادیر غیرمعمول و بالایی از عنصر لیتیوم خنثی در جو آن موجود است. وجه مشخصه این ستارگان، خط جذبی طیفی لیتیوم خنثی در طول موج 6708 آنگستروم است. اغلب این ستارگان از دسته ستارگان کربنی اند (مطلب شماره 260)؛ اما غنای لیتیوم در برخی از ستارگان غول و T-ثور (مطلب شماره 274) نیز دیده شده است. این اجرام، معمایی برای ستاره شناسانند؛ چراکه ستارگان اکثر لیتیمشان را بلافاصله پس از تشکیل، از میان می برند. 

خط جذبی لیتیوم-6 در طیف یک ستاره لیتیومی - رصدخانه جمنای

لیتیوم در جریان واکنش های هسته ای مصرف می شود و معمولاً دیگر تولید نمی شود. بعنوان فراوانی عنصر لیتیوم در مثال خورشید ما، در حدود یکصد بار کمتر از محیط میان ستاره ای است. مقادیر بالای لیتیوم را مطمئناً در ستارگان پیری همچون غول های سرخ نبایستی یافت. با این حال مقادیر لیتیوم موجود در برخی از این خورشیدهای پیر، بارها بیشتر از خورشید ماست و حتی گاهاً معادل فضای میان ستاره ای است. توضیح احتمالی برای چنین مشاهداتی این است که این ستارگان، اخیراً یک سیاره یا کوتوله قهوه ای (مطلب شماره 52) را بلعیده اند. سقوط یک سیاره می تواند به ناگاه فراوانی لیتیوم ستاره را به شدت افزایش داده طیف ستاره را دستخوش تغییراتی کند که شاید تا یکصد هزار سال نیز به طول انجامد.
هر چند این گفته با مشاهداتی که اخیراً از سیارات فراخورشیدی که با فاصله بسیار اندکی از ستاره مادرشان در گردشند، رنگ و بویی از صحت به خود گرفته است؛ اما توضیحی در برابر برخی از ستارگانی که شدیداً غنی از لیتیوم هستند، توضیحی ندارد؛ ستارگانی همانند BD+23 3912. یکی از روش هایی که یک غول سرخ قادر است هلیوم تولید کند؛ انتقال ایزوتوپ بریلیوم-7 از هسته به پوسته و نهایتاً تبدیل آن به لیتیوم-7 از طریق فرآیند الکترون گیری است.
تنها فرآیندی که می توان تولید لیتیوم-6 را با آن توجیه نمود، مربوط به اشعه های کیهانی است. اما با این حال صحت این روش نیز برای توضیح مقادیر بالای لیتیوم بعید به نظر می رسد. احتمالاً ترکیبی از عوامل گوناگون لیتیوم ساز در درون ستارگان در کارند که هنوز اطلاع دقیقی از آن ها در دست نیست. 

منبع: David Darling

***

ایروژل چیست؟

6 دی ماه 1388 (مطلب شماره 361)
ایروژل، سبک ترین ماده جامد شناخته شده در جهان است که چگالی اش تنها سه برابر هواست. ویژگی های منحصربفرد این ماده آن را یکی از پرکاربردترین مواد بکار رفته در عملیات تحقیقاتی فضایی ساخته است؛ بخصوص آن هایی که در ارتباط با اخترزیست شناسی بودند. 

قطعه ای از ایروژل

ایروژل در سال 1931 توسط "استیون کیستلر"، یکی از پژوهش گران دانشگاه استنفورد ایالات متحده کشف گردید و گاهاً به دلیل شکل ظاهری اش آن را "دود منجمد" نیز می نامند. هر چند قطعه ای از ایروژل به ابعاد یک انسان تنها 0.5 گرم وزن خواهد داشت، ساختار درونی آن به گونه ای است که قادر است وزن یک اتومبیل کوچک را تحمل کند! ویژگی منحصربفردش در خصوص عایق گرمایی موجب شد تا مسئولین ناسا آن را برای جلوگیری از یخ زدگی روبات سوئجرنر در شب های مریخ، به کار ببرند. به علاوه این ماده برای جمع آوری مواد سرگردان موجود در فضا بسیار ایده آل است و در جریان مأموریت "استارداست" از آن برای جذب مواد موجود در هاله پیرامون دنباله دار وایلد-2 استفاده شد. 

منبع: David Darling

***

کهکشان "اتم ها برای صلح" کجاست؟

5 دی ماه 1388 (مطلب شماره 360)
این کهکشان، یک کهکشان بیضوی عجیب است (مطلب شماره 134) که با فاصله 300 میلیون سال نوری از ما در صورت فلکی دلو واقع شده و حاصل برخورد دو کهکشان مارپیچی است که میلیاردها سال پیش رخ داده است. نام این کهکشان، برگرفته از ساختار حلقه مانندش است که به یک اتم، متشکل از هسته و الکترون ها می ماند. در دسامبر 1953، رئیس جمهوری وقت ایالات متحده؛ آیزنهاور، سخنرانی معروفش را در خصوص جنبه های صلح آمیز انرژی هسته ای، تحت عنوان "اتم ها برای صلح" ایراد کرد. 

کهکشان NGC 7252

نام علمی این کهکشان، NGC 7252 است و در حدود 500 خوشه درخشان ستاره ای را در خود جای داده است. این خوشه ها که همچون نقاط آبی رنگی از نور دیده می شوند، در حدود 50 تا 500 میلیون سال عمر داشته و قطر هر کدام در حدود 60 سال نوری است. این خوشه های غیرعادی و جوان نما، بارزترین نتیجه ادغام های کهکشانی اند که از سقوط گاز و فرآیند شدید ستاره سازی که بواسطه برخورد کهکشان ها آغاز شده است، تشکیل می شوند. کشف این خوشه ها، کلید مهمی در درک فرآیند تشکیل خوشه های کروی موجود در کهکشان های بیضوی است و نیز اینکه بیضوی های غول پیکر، خود از کجا نشأت می گیرند.
خوشه هایی که در NGC7252 دیده شده اند؛ شباهت بسیاری با اجداد خوشه هایی دارند که هم اکنون به گرد کهکشان خودمان در حال چرخش اند. بدلیل اینکه خوشه های کروی میزبان غول های سرخ بسیار قدیمی اند؛ از آنها می توان برای سن سنجی کهکشان میزبانشان نیز بهره برد. تمام این خوشه ها در حدود یک میلیون ستاره را در حجم کروی بسیار تنگ و کوچکی جا داده اند که عمرشان نیز اغلب به 15 میلیارد سال می رسد. با این حال، خوشه های درخشنده ای که در این کهکشان دیده شده اند، میزبان ستارگان جوان و آبی هستند که احتمالاً از عمر 50 تا 500 میلیون ساله خوشه های NGC7252 حکایت می کنند.
در دهه اخیر، فرضیه تشکیل کهکشان های بیضوی در نتیجه برخورد کهکشان های مارپیچی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. یکی از ادعاهای خلاف این فرضیه این است که کهکشان های بیضوی کنونی، خوشه های کروی بیشتری از آنچه که این فرضیه پیشنهاد می کند دارند. با این حال اگر تشکیل خوشه های جدید را مدنظر قرار دهیم، این گفته از اعتباری برخوردار نیست. ساختار قرص مانند و کوچکی که در قلب NGC7252 دیده می شود، فرضیه تشکیل بیضوی ها از برخورد متقابل مارپیچی ها را به تأیید می رساند. قرص فرفره گون موجود در قلب NGC7252، شباهت شدیدی به یک کهکشان مارپیچی دارد و در حدود یک دوازدهم از ابعاد کل کهکشان را به خود احتصاص داده است. چرخش بالعکس این ساختار نسبت به بقیه اجزای کهکشان نیز خود گویای این است که برخوردی مابین کهکشان ها صورت گرفته است. در طول تنها چند میلیارد سال، گازهای موجود در NGC7252 از میان خواهد رفت و ساختار کلی کهکشان به یک بیضوی تبدیل خواهد شد؛ کهکشانی که قرصی از ستارگان پیر را در میان خود جای داده است. 

منبع: David Darling

***

اسطرلاب چیست؟

4 دی ماه 1388 (مطلب شماره 359)
اسطرلاب، ابزاری فوق العاده کاربردی متعلق به ایرانیان، اعراب و اروپای قرون وسطی است که برای نمایش لحظه ای کره آسمان، تعیین ارتفاع اجرام آسمانی از افق ناظر، پیش بینی زمان طلوع و غروب اجرام آسمانی و ده ها کاربری دیگر، به کار می رفته است. این ابزار، از دو یا چند صفجه دایروی مسطح و فلزی تشکیل شده که بر روی یکی از آنها نقشی از ستارگان آسمان؛ و بر دیگری اطلاعاتی نظیر مقیاس های زاویه ای درج شده است؛ به گونه ای که هر کدام از آنها مستقلاً توان چرخش به گرد مرکز صفحات را دارند. 

اسطرلاب

برای ستاره شناسان و ناخدایان گذشته، اسطرلاب، نقش نقشه آسمان، قطب نما، ساعت و حتی تقویم را ایفا می کرده است. بعدها در اروپا اسطرلاب، جای خود را به ابزاری به نام سکستانت داد که مختص عملیات ناوبری بود.
اسطرلاب دانژون، نوع خاصی از اسطرلاب است که منحصراً برای رصد آسمان استفاده می شود. بر روی تنها صفحه این اسطرلاب، یک چشمی و یا یک دستگیره نصب گردیده که در جهت عمودی به چرخش در می آید. ستاره شناسان با نگاه به یک ستاره از طریق این چشمی که طولش با قطر دایره برابر بود، از ارتفاع زاویه ای آن ستاره مطلع می شدند. 

منبع: David Darling

***

ستارگان ابرپرسرعت چیستند؟

3 دی ماه 1388 (مطلب شماره 358)
ستاره ای که با سرعتی بسیار زیاد (در حدود یکهزار کیلومتر بر ثانیه)، به سبب ملاقات با یک سیاهچاله از یک کهکشان به بیرون پرتاب شود، یک ستاره ابرپرسرعت نامیده می شود. وجود این نوع از ستارگان، برای نخستین بار در سال 1998 پیش بینی شد. شبیه سازی های کامپیوتری نشان داد که این ستارگان، می بایست بقایای سیستم های ستاره ای دوگانه ای باشند که با نزدیک شدن به سیاهچاله مرکزی کهکشان ما، به بیرون پرتاب شده اند. 

طرحی خیالی از یک ستاره ابرپرسرعت

زمانی که یک سیستم دوگانه به فاصله بسیار اندکی از یک سیاهچاله ابرپرجرم می رسد، نیروی شدیداً فراوان گرانش قادر است این منظومه را از هم گسلانده؛ بر یکی از ستارگان مسلط شده و دیگری را با سرعت سرسام آوری به خارج از کهکشان میزبان پرتاب کند.
در سال 2005، ستاره شناسان نخستین ستاره ابرپرسرعت را با استفاده از "تلسکوپ چندآینه ای" در آریزونا یافتند. این ستاره که SDSS J090745.0+024507 نامیده شد، در فاصله 71 کیلوپارسکی از خورشید واقع شده (مطلب شماره 303) و با سرعتی قریب به 844.4 کیلومتر بر ثانیه، در حال حرکت به سمت حاشیه های کهکشان ماست. این، دو برابر سرعتی است که یک ستاره برای فرار از راه شیری بدان نیازمند است. این ستاره، در حدود 80 تا یکصد میلیون سال آینده؛ به کل راه شیری را ترک خواهد گفت.
ستاره شناسان اروپایی، دو ستاره دیگر از این نوع را نیز یافتند که یکی از آنها احتمالاً از ابر ماژلانی بزرگ (مطلب شماره 242) سرچشمه گرفته باشد. در ژانویه 2006، دو ستاره دیگر از این دست توسط تیم ستاره شناسان آریزونا کشف گردید و تعداد ستارگان ابرپرسرعت شناخته شده، به 5 رسید. این دو ستاره جدید، بسیار عمر اندکی دارند و در حدود چهار برابر از خورشید ما پرجرم ترند. یکی از آن ها که در صورت فلکی دب اکبر جای گرفته است، SDSS J091301.0+305120 نام دارد. این ستاره با سرعت 556 کیلومتر بر ثانیه در حال ترک کهکشان است و فاصله اش از ما هم اکنون در حدود 240 هزار سال نوری است. دیگری که در صورت فلکی سرطان واقع شده است، SDSS J091759.5+672238 نام داشته و با سرعت 639 کیلومتر بر ثانیه، از فاصله 180 هزار سال نوری برای کهکشان مان دست تکان می دهد!
طبق تخمین ستاره شناسان، هر 100 هزار سال یکبار، ستاره ای از راه شیری کنده شده و به فضای میان کهکشانی پرتاب می شود. با این حساب، تاکنون هزار ستاره ابرپرسرعت می بایست وجود داشته باشد. یافتن این ستارگان گریزان آنهم در میان یکصد میلیارد ستاره ای که هیچ تفاوتی با آن ها ندارند، آنچنان ساده نیست. این ستارگان، ابزارهای مطلوبی برای درک رفتارهای سیاهچاله مرکزی کهکشان و تعیین ساختار کلی کهکشان ما هستند. در طول عمرشان این ستارگان اکثرطول کهکشانمان را می پیمایند. با تعیین و محاسبه سرعت و جهت حرکت آنها در این مسیر، ستاره شناسان قادرند از شکل راه شیری و نحوه توزیع جرم آن؛ به خصوص ماده تاریکش مطلع شوند. 

منبع: David Darling

***

سوخت RP-1 چیست؟

2 دی ماه 1388 (مطلب شماره 357)

نوع خاصی از نفت سفید که مناسب استفاده در موتورهای موشکی است؛ RP-1 نامیده می شود. RP-1 همراه با اکسیژن مایع، سوخت نخستین مرحله از موشک هایی نظیر اطلس، تور، دلتا، تیتان-1 و ساترن 1B و ساترن 5 (مطلب شماره 68) را تأمین کرده، یا می کرده است.

سوخت مرحله اول بسیاری از موشک ها از جمله تیتان-1، RP-1 است

ساختار شیمیایی RP-1، در جریان پروژه ای که در سال 1953 توسط بنیاد راکتداین با هدف ارتقای موتور موشک های ناواهو و اطلس آغاز شده بود؛ کشف گردید. تا پیش از آن، شمار فراوانی از سوخت های موشکی وابسته به مشتقات نفت خام بودند. رابرت گدارد؛ پدر موشک های فضایی سوخت مایع، کار خود را با بنزین آغاز کرد و دیگر موتورهای آزمایشی با نفت چراغ، نفت دیزل، تینر و نفت هواپیما تغذیه می شدند.
اختلافات فراوان مابین ویژگی های فیزیکی سوخت هایی که از یک ریشه اند، موجب شد تا متخصصین به فکر معرفی مشتقات میانبرد نفت خام افتاده و در سال 1954، سوخت استاندارد RP-1 را با نام نظامی MIL-R-25576، تهیه کنند. در شوروی سابق، سوختی با ویژگی های مشابه ایجاد شد که T-1 و RG-1 نام گرفت. RP-1، نوع خاصی از نفت چراغ است و مستقیماً از نفت خام، با روش هایی از قبیل اسیدشویی و استخراج دی اکسید سولفور به دست می آید. 

منبع: David Darling

***

دهانه تیکو کجاست؟

1 دی ماه 1388 (مطلب شماره 356)
دهانه برخوردی تیکو، برجسته ترین دهانه برخوردی در سمت رو به زمین ماه است. مسیر مشخص ترکش های آن، تا فاصله 1500 کیلومتری از برخورد ادامه یافته اند و این نشان می دهد که از نگاه زمین شناسی، این عارضه نسبتاً جوان بوده و عمری در حدود تنها 108 میلیون سال دارد. این عدد از نمونه هایی که توسط فضانوردان آپولو-17 از ترکش های برخورد جمع آوری شده بود، استخراج شده است. 

تصویر نمای نزدیک از دهانه نسبتاً جوان تیکو

قطر تیکو در حدود 85 کیلومتر است و عمقش نیز 4.8 کیلومتر می باشد و در نزدیکی قطب جنوب ماه نیز واقع شده است. در ژانویه 1968، سطح نشین سرویر-7، در نزدیکی این دهانه فرود آمد.
طبق پژوهشی که در سال 2007 منتشر گردید، جسمی که گودال تیکو را ایجاد کرده است، سیارکی بزرگ از خانواده کمربند سیارک ها (مطلب شماره 314) بوده و چنین برخوردی نیز در حدود 160 میلیون سال پیش رخ داده است. طبق همین پژوهش، برخورد تیکو ترکشی عظیم را راهی فضا کرده که 65 میلیون سال پیش به شمال شاخ آمریکای جنوبی برخورد کرده و با ایجاد دهانه چیکسولوب، انقراض نسل هولناکی را در زمین به راه انداخته که از قربانیان برجسته این رویداد، دایناسورها بودند (مطلب شماره 187).

تصویر زاویه باز از دهانه تیکو که ترکش های سفید رنگ آن واضح اند

منبع: David Darling

***

ستارگان Ap چیستند؟

30 آذرماه 1388 (مطلب شماره 355)
ستاره ای که طیف آن معمولاً نشان دهنده وجود خطوط برجسته طیفی برخی فلزات یونیزه و عناصر نادر زمینی است؛ که این نشان دهنده وجود مقادیر بیش از اندازه این عناصر (در حدود 1000 تا 1 میلیون برابر مقادیر موجود در خورشید) در سطح ستاره است، یک ستاره Ap نامیده می شود. 

طرحی شماتیک از نحوه توزیع عنصر کلسیم در سطح یک ستاره Ap به نام HR 3831

عموماً اصطلاح ستاره Ap یا "ستاره عجیب از نوع A"، دسته ای از ستارگان را شامل می شود که از حیث ترکیبات شیمیایی شان غیرعادی بوده و مابین ستارگان رده طیفی B5 تا F5 قرار گرفته اند. فلزاتی که غلظت بیش از حدشان در این نوع از ستارگان زبانزد است، اغلب شامل منگنز، جیوه، سیلیسیم، کروم، استرانسیوم و یوروپیوم است. دمای بالای سطح ستارگان Ap که مابین 8000 تا 15000 درجه می باشد، میدان های مغناطیسی پرقدرت آنها و نهایتاً حرکت وضعی کندشان ممکن است که دلیل نابهنجاری های شیمیایی شان را توجیه کند.
در نبود جریان های همرفتی داخل یک ستاره که به دلیل چرخش کند و دمای بالای آن امکان پذیر می شود، عناصر خاصی امکان غلیظ شدن می یابند. هر یون در چگونگی جذب انرژی نورانی از طریق فوتون ها، ویژگی های خاصی دارد. اگر عنصری فوتون های نوری را راحت تر جذب خود کند، به راحتی طی جریان های همرفتی خاصی به سطح ستاره نقل مکان کرده و خطوط طیفی درشتی را ایجاد می کند. در غیراینصورت به درون ستاره فروخواهد رفت و طیف آن نیز نشانی از این عنصر نمی دهد.
شدت میدان مغناطیسی نیز، نقش بسزایی در تعیین عناصر غلیظ تر ایفا می کند. صحت این گفته را در ویژگی های "ستارگان منگنزی" می توان یافت. این ستارگان، تشابه بسیاری با Apها دارند؛ اما میدان مغناطیسی چندانی را میزبانی نمی کنند و نابهنجاری های طیفی آنها از عنصر به عنصر متفاوت است. 

منبع: David Darling

***