"کیپ کاناورال" کجاست؟
21 آذرماه 1388 (مطلب شماره 346)
کیپ کاناورال، دماغه ای در شرق فلوریدا و بر روی اقیانوس اطلس، با مختصات جغرافیایی 28.5 درجه شمالی و 80.5 درجه غربی است که در حدود 25 کیلومتری شمال شرق ساحل کوکوئا جای دارد. اینجا، محل استقرار بزرگترین مجتمع سکوهای پرتاب و تأسیسات پشتیبان موشکی در ایالات متحده است.
ردیف سکوهای ICBM در پایگاه فضایی کیپ کاناورل ایالات متحده
نیمه شمالی دماغه از جمله جزیره "مریت"، تحت کنترل ناسا بوده و "مرکز فضایی کندی" نام دارد. ناحیه جنوبی، ایستگاه نیروی هوایی کیپ کاناورال نام داشته و توسط بنیاد نیروی هوایی پاتریک کنترل می شود. این نیمه را می بایست متعلق به هر دوی نظامیان و غیرنظامیان دانست؛ چراکه ناسا و شرکت های پرتاب خصوصی، اغلب از سکوهای پرتاب بخش نظامی استفاده می کنند. در واقع ناسا و نیروی هوایی ایالات متحده، دفتر مشترکی در بنیاد پاتریک دارند که پذیرای متقاضیان پرتاب از سرتاسر کشور می باشد. اخیراً آنها حتی در خصوص احداث مراکزی از قبیل پلیس و آتش نشانی نیز به توافق رسیده اند. هم اکنون تلاش ها با هدف یگانه سازی بخش های نظامی، غیرنظامی و خصوص کیپ کاناورال، در یک "پایگاه فضایی" مشترک است.
بلافاصله پس از اتمام جنگ دوم بین الملل و زمانی که مشخص گردید موشک های نسل جدید آنچنان پرقدرتند که برای پرتاب های درون مرزی (همانند پرتاب های پایگاه فضایی "وایت سندز" در صحرای نیومکزیکو) مناسب نیستند؛ کیپ کاناورال بعنوان محل پرتاب موشک انتخاب گردید. آب و هوای کیپ کاناورال، بسیار مناسب است. موشک ها، به جانب شرق و بسوی اقیانوس اطلس پرتاب می شوند که درصد خطرسازی برای اجتماعات انسانی، به صفر رسیده است. این مسیر، بر فراز چندین جزیره متوالی برنامه ریزی می شود که در این جزیره ها، مراکز فرماندهی موشک مستقر است.
بنیاد پاتریک در اواخر دهه 40 میلادی تأسیس گردید و هر چند در ابتدا تنهای وظیفه فرماندهی پرتاب ها را عهده دار بود؛ اما اندکی بعد، در حدود 4000 هکتار از اراضی ایالت فلوریدا به آن تعلق گرفت.
نخستین پرتاب کیپ کاناورال، توسط موشکی به نام "بومپر WAC" و در ژوئیه 1950 صورت گرفت. سریعاً این مرکز، میزبان پرتاب موشک های آزمایشی از قبیل ناواهو، اسنارک و ماتادور؛ و پرتاب های بالستیک از قبیل ردستون و ژوپیتر-C بود. زمانیکه برنامه های فضایی ایالات متحده سازمان یافت؛ کیپ کاناورال، محل بسیار مناسبی برای پرتاب های فضایی انتخاب گردید. نه تنها در آنجا مراکز پرتاب و کنترل از پیش موجود بود؛ بلکه قرارگیری این مکان در نزدیکی خط استوا و پرتاب موشک های فضایی به سمت شرق، خود عاملی مثبت در جهت استفاده از سرعت چرخشی زمین، برای اضافه نمودن به سرعت موشک بود.
موشک دلتا-2 در یکی از سکوهای پایگاه فضایی کیپ کاناورال
از سال 1950 تاکنون، بیش از 40 مرکز پرتاب در این دماغه ساخته شده که اکثرشان بی مصرف و بازنشسته اند. در نواحی جنوبی تر، سکوهایی است که برای پرتاب موشک های با کلاهک هسته ای و نیز موشک های کوچک و متوسط همانند اسکوت، دلتا و اطلس استفاده می شود. به سمت نواحی مرکزی که می رویم، به ردیفی چندده تایی از سکوهای ICBM برخواهیم خورد که برای پرتاب موشک های اطلس و تیتان استفاده می شوند. برنامه های سرنشین دار مرکوری و جمینی، تماماً از این سکوها پرتاب شدند.
در حاشیه شمالی ردیف ICBM، تأسیسات شماره 37، برای پرتاب موشک های آزمایشی ساترن-1s و کمی آنطرفتر، تأسیسات شماره 34 واقع است که در آنجا نخستین حادثه مرگبار تاریخ فضانوردی ایالات متحده رخ داد و هر سه فضانورد پروژه آپولو-1، در آتش سوختند. تمامی این سکوها، در بخش نیروی هوایی کیپ کاناورال مستقر بودند. بالاتر که برویم، به تأسیسات شماره 41 خواهیم رسید که در مرز دو بخش نظامی و غیرنظامی دماغه واقع شده است و کمی بالاتر از آن، تأسیسات شماره 40 و 39 واقع شده اند. این سه سکو، برای پرتاب غول پیکرترین موشک های ایالت متحده استفاده می شوند و کاربری آنها با سکوهای جنوبی به کل متفاوت است.
یکی از وجوه تمایز این سه سکو با سکوهای جنوبی این است که بر خلاف سکوهای جنوبی که موشک ها بر روی سکو مونتاژ شده و برای پرتاب آماده می شوند؛ موشک های پایگاه های 39، 40 و 41، در ساختمان عظیمی ساخته شده و سپس با ماشین های غول پیکری به سکو منتقل می شوند. بعنوان مثال، هسته موشک های تیتان-3s و تیتان 4s، در ساختمانی موسوم به " VIB به هم متصل شده و از مسیر یک ریل، به ساختمان دیگری منتقل می شوند و در آنجا با اتصال موشک های کمکی سوخت جامد، نهایتاً به سمت سکوهای 40 و 41 برای پرتاب منتقل می شوند.
تآسیسات پرتابی شماره 39، در شمالی ترین حاشیه دماغه قرار دارد و شامل دو سکو به نام های 39A و 39B می شود که در جریان پروژه آپولو (مطلب شماره 53)، برای پرتاب موشک های غول پیکر ساترن (مطلب شماره 68) از آنها استفاده می شد. امروزه این سکوها، محل عزیمت شاتل های فضایی (مطلب شماره 62) به فضا هستند؛ بدین صورت که یک شاتل با اتصال به تانک سوخت و موشک های کمکی در ساختمانی موسوم به VAB، سوار بر دوش بزرگترین خزنده مکانیکی جهان، چند هفته پیش از پرتاب به سکو انتقال می
یابند. دیگر ساختمان های ویژه مرکز فضایی کندی، با هدف خدمات رسانی به شاتل ها پس از فرود و یا منترلشان در مدار ساخته شده اند. باند فرودی به درازای 4.5 کیلومتر نیز در غرب تأسیسات شماره 39 ساخته شده که برای فرود شاتل ها از فضا استفاده می شود.
منبع: David Darling
***