27 فروردین ماه 1388 (مطلب شماره 106)
کهکشان راه شیری (مطلب شماره 98)، یکی از بی شمار کهکشانی است که در هستی جای گرفته و در این میان جایگاه ما بعنوان یکی از سیاراتی که به گرد یکی از ستارگان این کهکشان در حال گردشیم، جایگاه خاصی نیست. کهکشان راه شیری همانگونه که در روزهای پیش به آن اشاره شد، یک کهکشان مارپیچی-میله ای است و خورشید، بعنوان یکی از ستارگان راه شیری در یکی از بازوهای آن جای گرفته است.

مکان خورشید در راه شیری، در نمایی شبیه سازی شده از کهکشان

راه شیری دارای چندین بازو به نام های بازوی دجاجه، بازوی گونیا، بازوی برساوش، بازوی سپر-صلیب جنوبی و سرانجام بازوی جبار و یا بازوی محلی است. نام این بازوها برگرفته از نام صورت های فلکی است که در جهت آنها قرار گرفته اند. ما در درون بازوی جبار و در فاصله حدود 260800 سال نوری از مرکز کهکشان واقع شده ایم. بعبارتی در درون قرص کهکشان جای گرفته ایم. اساساً قرص کهکشان های مارپیچی جایگاه ستارگان غنی از فلز* و یا بعبارتی ستارگان رده I می باشد و هاله کهکشان که قسمت های مرکزی را دربرگرفته است، از ستارگان کم فلز و یا ستارگان رده II تشکیل شده است. خورشید یک ستاره غنی از فلز است و بنابراین جایگاه آن در قرص کهکشان، مغایرتی با قوانین استنتاجی ستاره شناسان از ساختار کهکشان ها ندارد.
بد نیست بدانید، خورشید با سرعت 220 کیلومتر بر ثانیه، به مدت 220 میلیون سال طول می کشد تا یک دور کامل را به دور قرص کهکشان کامل کند. با وجود آنکه خورشید از ابتدای حیاتش تنها 19 دور را به دور مرکز کهکشان کامل کرده است؛ از ابتدای نسل بشریت تاکنون؛ تنها 0/005 % از یک مدار به دور مرکز کهکشان را کامل کرده است !

تصویری حاصل شمارش ستارگان، تهیه شده بوسیله ویلیام هرشل، کاشف سیاره اورانوس از کهکشان راه شیری. در این مدل؛ زمین تقریباً در میانه کهکشان جای داشت

هر چند تا مدت ها زمین بعنوان مرکز کهکشان راه شیری تلقی می شد، اما مرکز کهکشان، محیطی بسیار خشن و افسارگسیخته تر از آن است که بتواند حیاتی همچون ما را پشتیبانی کند. در رابطه با محیط مناطق مرکزی کهکشان در روزهای آینده بیشتر خواهیم گفت. 

* در اصطلاح نجومی، به هر عنصری با عدد اتمی بالاتر از هلیوم، فلز گفته می شود.

***